تایتل قالب body { -webkit-touch-callout: none; -webkit-user-select: none; -khtml-user-select: none; -moz-user-select: none; -ms-user-select: none; user-select: none; } طراحی سایت سئو قالب بیان
زیرا که آفتاب، تنهاترین حقیقت ِ شان بود ..


توی اون برگه ای که زنگ آخر، سر شیمی، کل‌ش رو سیاه کردم با افکار درهم و برهم ام به امید اینکه قراره پاره شه و بره توی زباله‌ها و انقدر سفسطه کردم که نرفت نهایتا،
جمله آخرو، ساعت ۱۴:٢٧ نوشته بودم: من فقط خسته‌م. فقط می‌خوام از در کلاس برم بیرون و یه نفر بهم بگه که هیچی نیست،
و راست گفته باشه.

ش. قاف ۳۰ دی ۹۸ ، ۲۲:۵۵ ۱ ۱ ۳۵۳

تماس برقرار شده (۱)

  • آسو نویس
    سه شنبه ۱ بهمن ۹۸ , ۰۶:۵۶

    نگهش داشت.

    خوب مراقبت کن ازش

    و شش ماا بعد نگاش کن

    اون وقت مطمئن می‌شی هیچی نیست 

    • author avatar
      ش. قاف
      ۲ بهمن ۹۸، ۰۰:۱۵
      کاش راست گفته باشه. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

« _همسایه های کوچک! (با آنان چنین گفتم.)
گور ِ من کجا خواهد بود؟ »
« _در دنباله ی دامن ِ من. » چنین گفت خورشید.
« _در گلوگاه ِ من. » چنین گفت ماه.