١٣٩٨/١٢/٢۴
از هجمه ی حوادث امروز
از مشکیِ غلیظِ قضایا
آواز میشوی
آوازِ بینفس
آوازِ بیصدا
پرواز میکنی
از حبس و از قفس
از زخم و از جزا
بر شانههای خسته ی تاریخ
در امتدادِ شیونِ فردا.
١٣٩٨/١٢/٢۴
از هجمه ی حوادث امروز
از مشکیِ غلیظِ قضایا
آواز میشوی
آوازِ بینفس
آوازِ بیصدا
پرواز میکنی
از حبس و از قفس
از زخم و از جزا
بر شانههای خسته ی تاریخ
در امتدادِ شیونِ فردا.
« _همسایه های کوچک! (با آنان چنین گفتم.)
گور ِ من کجا خواهد بود؟ »
« _در دنباله ی دامن ِ من. » چنین گفت خورشید.
« _در گلوگاه ِ من. » چنین گفت ماه.
تماس برقرار شده (۰)